قرآن مجید

قرآن مجید و احادیث

قرآن مجید

قرآن مجید و احادیث

فلسفه اثباتى «بشر بودن رسولان»

مهمترین فلسفه اثباتى «بشر بودن رسولان» آنچه تاکنون یاد شد دلایلى بود که بیشتر جنبه منع و جلوگیرى از شرک و انحراف را تبیین مى‏کرد، اما فلسفه اثباتى «انتخاب رسولان از میان بشر» که مى‏بایست به دلیل اثباتى بودن، مهمترین نیز به شمار آید، معنایى است که از این آیه مى‏توان نتیجه گرفت: «لَقَدْ جاءکم رسولٌ من انفسکم عزیزٌ علیه ما عِنتُّم حریصٌ علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم» (توبه /۱۲۸) «رسولى از جانب خدا به سوى شما آمده است که از جنس خود شما است، مشاهده دردها و رنجهاى شما براى او سخت و دشوار است، براى هدایت شما عطشناک و بس پرتلاش و پرآرزو است، به اهل ایمان بسیار رؤوف و مهربان است.» آرى! او با همه جنبه‏هاى انسانى و بشرى که دیگر انسان‏ها دارند و در خود احساس مى‏کنند و با همه نیازهاى طبیعى به زندگى، سلامت، آسایش، ازدواج، فراغت، رفاه و برخوردارى، غذاها و نوشیدنى‏ها و زیبایى‏ها و جاذبه‏ها، آن گونه زندگى مى‏کند که شایسته یک انسان کامل است، بى‏آن که خدا از قواى طبیعى او کاسته باشد یا به شکلى غیر ارادى وى را مجبور به خوبى و نیکى کرده باشد. این است که او به طور طبیعى و به اقتضاى تمنیّات انسانى مى‏توانست آرامش و عزّت مادّى در میان قریش را دوست داشته باشد و با دست برداشتن از شعار توحید به دنیاى برتر محیط خود دست یابد. او وقتى زیبایى‏ها و جمال و تجمّل را مى‏دید، زیبایى را مى‏شناخت و جان انسانى او استعداد و اشتهاى آن را داشت که شیفته شود و اگر آیاتى در قرآن چنین خطاب دارد که: «ولا تَمُدَّنَّ عَیْنیک الى ما مَتَّعْنا به ازواجاً منهُم زهره الحیوه الدنیا لِنَفتِنَهُم فیه و رِزْقٌ رَبّک خیرٌ و اَبْقى» (طه /۱۳۱) «و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادى، که به گروه‏هایى از آنان داده‏ایم، میفکن! اینها شکوفه‏هاى زندگى دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزى پروردگارت بهتر و پایدارتر است!» در تفسیر این آیه ممکن است گفته شود که خطاب خدا به پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم است تا مؤمنان درس گیرند و هشیار باشند، اما وجود ده‏ها و صدها آیه دیگر که خدا با مؤمنان با عنوان «یا ایها الذین آمنوا» یا عناوین دیگر سخن گفته و به آنان امر و نهى کرده است، قرینه‏اى است بر این که نباید از نهى آیه خطاب به پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم، نکته‏اى ویژه را جستجو نکرد؛ نکته این مى‏تواند باشد که پیامبر ذاتاً استعداد و زمینه‏هاى انسانى چنین تمایلاتى را داشته است و اگر با وجود این استعداد و تمایل، آسمانى و الهى عمل کرده است، امتیازى براى او و درسى براى دیگر انسان‏ها است. پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله وسلم، از این که یارانش را به جرم پرستش خدا و تعالیمى که او به آنان داده است، در زیر شکنجه مى‏کشند، و از شهر و دیار آواره مى‏کنند و منکرانش از انجام هر اهانتى نسبت به او و یارانش دریغ نمى‏کنند، با تمام وجود رنج مى‏برد و شکیبایى مى‏کرد و به همین دلیل بود که مى‏فرمود: «ما اوذى اَحَدٌ مثل ما اوذیت فى اللَّه» (کنزالعمّال /۵۸۱۸) او که تربیت یافته الهى بود و اخلاق و رأفت و راستى و پاکى و نظافت و حسن سلوک و نرمش و انسان‏دوستى و... را در جانش پرورانده بود، مانند همه انسان‏هاى فرهیخته و متعالى از مواجهه با ستم‏ها، نابرابریها، استثمارها، فسادها و ناپاکى‏ها، غارتها و کثیفى‏هاى مادى و معنوى که محیط جاهلیّت عرب و عجم را پر کرده بود بیش از همه رنج مى‏برد و با این همه، اهانت‏ها را، با سلام، بدخویى‏ها را، با نرمش و گذشت، عداوتها را، با اغماض و جهالت‏ها را با بردبارى پاسخ مى‏دهد تا الگویى انسانى باشد براى انسان‏ها. و این همه و همه، پیام خدا و قرآن به انسان‏ها است که شما مى‏توانید چون رسول خدا اهل رأفت و رحمت و سلام براى همه انسان‏ها و اهل ایمان باشید. «لقد کان لکم فى رسول اللَّه اسوه حسنه» (احزاب /۲۱) «مسلماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود.»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد