قرآن مجید

قرآن مجید و احادیث

قرآن مجید

قرآن مجید و احادیث

قرآن و جوان

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: هرجوان مومنى که قرآن بخواند, قرآن با گوشت وخون اودرمىآمیزد وخداوند او را با فرشتگان بزرگوار همراه مى سازد و قرآن روز قیامت نگهدارنده او (از دوزخ) خواهد بود بخصوص , خانه هایى که نواى خوش قرآن از حنجره هاى داوودى از آن ها به گوش مى رسد و صبح و شام , جوانان صاحبدل و روشن ضمیر ,همدم کتاب خدایى اند و لحظات خویش را با انس با قرآن سپرى مى کنند, مشمول رحمت خدا وهدایت قرآنى مى شوند. این گونه خانه هاى نورانى ازتلاوت , در آسمانها تابان و فروزان است. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: خانه اى که یک فرد مسلمان در آن قرآن تلاوت مى کند , براى اهل آسمان نورانى دیده مى شود همچنان که مردم دنیا در آسمان ستاره درخشان را مى بینند.

بچه قرآنی

حفظ قران

 

 

استعداد کودک سه ساله الجزایری در حفظ قرآن شگفت‏انگیز است

کودک معجزه در الجزایر

 

 

اعجوبه‏های قرآنی در همه کشورهای اسلامی پیدا می‏شوند و همکاران را به شگفتی وا می‏دارند. انگار خدا می‏خواهد با نشان دادن این نشانه‏ها، تجلی و عظمت قرآن را بهتر نمایان کند. یکی از این استثناها، کودکی الجزایری است که در سه سالگی، بسیاری از سوره‏های سخت قرآن را از حفظ می‏خواند.

«فارح عبدالرحمان« که به او «کودک معجزه» لقب داده‏اند، به راحتی قرآن و احادیث نبوی را حفظ و قرائت می‏کند مادر فارح خیلی نگران کودکش بود چون که او تا پایان دو سالگی حتی یک کلمه هم بر زبان نیاورد اما وقتی پا به سه سالگی گذاشت، خیلی راحت سوره مبارکه کهف را از حفظ خواند. مادر عبدالرحمان می‏گوید: «هنگامی که باردار بودم، هر روز سوره‏های ناس و فلق و هر جمعه سوره کهف را می‏خواندم و فکر می‏کنم عنایت الهی باعث شده تا پسرم با این سن کم، حافظ سوره‏های بزرگ قرآن شود».

فارح سه ساله، تماشای شبکه‏های قرآنی و شنیدن اصوات الهی را به تماشای کارتون‏های رنگارنگ ترجیح می‏دهد و حتی هنگامی که با پدرش  سوار خودرو می شود، از او می‏خواهد تا برایش قرآن پخش کند. عبدالرحمان با اینکه هنوز نمی‏تواند کلمات را به طور کامل ادا کند و خواسته‏های خود را بر زبان آورد و خواندن و نوشتن بلد نیست، به خوبی می‏تواند نام سوره‏های قرآن و آیات مربوط به آنها را تشخیص دهد. او با وجود خردسالی، احکام قرائت را رعایت می‏کند و مفید است هنگام شنیدن نام پیامبر اکرم (صلی‏الله علیه واله وسلم) صلوات بفرستد.

عبدالرحمان هر روز، هنگام بازی آیه‏هایی را که حفظ کرده زمزمه می‏کند و دنبال آن است تا آیه‏های تازه‏ای را حفظ کند. کافی است او یک آیه را یکی، دو دفعه بشنود تا همان آیه در ذهنش نقش ببندد پدر فارح می‏خواهد با فراهم کردن برنامه‏های سمعی و بصری برای فرزندش، او را در حفظ کامل قرآن یاری کند و برای بهره‏مندی از استادان مجرب به مدرسه قرآنی بفرستد تا در آینده نزدیک، شاهد باشد که پسرش از قاریان و حافظان سرشناس دنیا شده است.

برگرفته از: مجله قرانی آیه

رسولان الهى براى ایفاى رسالت و ابلاغ پیام خدا به انسان

 

 رسولان الهى براى ایفاى رسالت و ابلاغ پیام خدا به انسان

 

رسولان الهى براى ایفاى رسالت و ابلاغ پیام خدا به انسان، همواره از میان خود انسان‏ها انتخاب شده‏اند. خاستگاه انسانى پیامبران و رسولان الهى، از نگاه قرآن، یک امتیاز و نقطه قوّت شمرده شده است. چنان که در چند آیه چنین آمده است: «هو الّذى بعث فى الامیّین رسولاً منهم» (جمعه /۲). «اوست که در میان مردم درس ناخوانده مکّه، رسولى را از خودشان برانگیخت». ابراهیم‏علیه السلام بنیانگذار خانه توحید نیز در نیایش‏هاى خود از خدا خواسته بود: «ربّنا و ابعث فیهم رسولاً منهم». (بقره /۱۲۹) «پروردگارا! در میان آنان - که در کنار این خانه خواهند زیست - پیامبرى از خودشان مبعوث کن!» و در نهایت خداى متعال با تعبیرى ویژه از این مسأله یاد کرده و فرموده است: «لَقد مَنَّ اللَّه على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً مِنْ انفسهم» (آل عمران /۱۶۴) «خدا بر مؤمنان منّت نهاده است بدان جهت که در میان ایشان رسولى از جنس خودشان برانگیخته است». البته در این که تعبیر «منهم» و «من انفسهم» دقیقاً اشاره به چه معنا و کدام بعد از ابعاد سنخیّت قومى، فرهنگى، اجتماعى و انسانى دارد، مجال تأمّل و تحقیق هست؛ اما اجمالاً مى‏توان گفت که در تمام این آیات و آیات مشابه آن، آنچه به عنوان یک ارزش و مرجّح به حساب آمده، اصل هماهنگى، قرابت و سنخیّت هر چه بیشتر رسولان الهى با کسانى است که مخاطب آنها بوده و هستند. وزن و آهنگ این آیات، به نوعى هم‏وزن و هماهنگ با آیاتى از این قسم است: «واللَّه جعل لکم مِنْ انفسکم ازواجاً» (نحل /۷۲) «خداست که براى شما از جنس و نفس خودتان، همسرانى قرار داد.» انسان در نظام طبیعت بیشترین و گسترده‏ترین انس و الفت و وابستگى و دلبستگى را به «همسر» داشته و دارد و خداوند بى‏آن که نعمت سنخیّت و هم نوعى همسران را بر آنان منّت نهاده باشد، اهمیّت این نعمت را به رخ آنان کشیده است. «وَ مِن آیاته اَنْ خَلَقَ لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها» (روم /۲۱) «و از آیات الهى است که براى شما همسرانى از جنس و نفس خودتان آفرید تا در پرتو آن آرامش یابید و به او اعتماد و تمایل ورزید.» دراین گونه آیات، سنخیّت و هم جنسى و یکسانى وجودى همسران، یگانه عامل - و دست‏کم مهمترین عامل - الفت، اعتماد، تمایل، همدلى و همراهى همسران معرّفى شده است. زیرا انسان به طور طبیعى «خود» را بیش و پیش از هر چیز مى‏فهمد و مى‏خواهد و هر چه با او خودى‏تر باشد و سنخیّت بیشتر داشته باشد، برایش مفهوم‏تر و مقبول‏تر است و هر گاه در فهم و درک معنایى نیاز به توضیح و تمثیل داشته باشد، چنانچه مثال را از وجود و نیاز و روابط اجتماعى خود او بیاورند، برایش مفهوم‏تر و دلپذیرتر خواهد بود. «ضرب لکم مثلاً من انفسکم» (روم /۲۸) «خداوند مثالى از خودتان، براى شما زده است». این جستارى بود در برخى آیات قرآن به منظور کشف این معنا که چرا خداوند «خودى بودن» «سنخیت داشتن رسولان و پیامبران با انسان‏ها» و در نهایت «بشر بودن» و «رشد یافتگى آنان در فضاى طبیعى زندگى انسان‏ها» را یک امتیاز و نقطه قوّت به حساب آورده و بر آن تأکید داشته است. این در حالى است که: ۱ - معمولاً پیروان ادیان آسمانى تلاش داشته‏اند تا پیامبران خود را در جایگاهى فراتر از جایگاه بشرى قرارى دهند، چنان که: «... و قالت الیهود عُزَیْرٌ ابن اللَّه... و قالت النصارى المسیح ابن اللَّه» (توبه /۳۰) «یهود گفتند: عزیر پسر خداست.» و نصارى گفتند: «مسیح پسر خداست». ۲ - در مقابلِ گروه نخست، دسته دیگرى، بشر بودن پیامبران الهى را، بهانه‏اى براى انکار پیامبرى و رسالت آنان از سوى خدا قرار داده و چنین اظهار داشته‏اند: «قالوا اِن انتم الاّ بشرٌ مثلنا». (ابراهیم /۱۰) «آنها گفتند: «ما اینها را نمى‏فهمیم! همین اندازه مى‏دانیم که( شما انسان‏هایى همانند ما هستید.» «ما هذا الاّ بشر مثلکم یرید اَنْ یَتَفَضَّلَ علیکم» (مؤمنون /۲۴) «این مرد جز بشرى همچون شما نیست که مى‏خواهد بر شما برترى جوید!» «ما هذا الاّ بشر مثلکم یأکل ممّا تأکلونَ منه و یَشْرَبُ ممّا تشربونَ» (مؤمنون /۳۳) «این بشرى است مثل شما؛ از آنچه مى‏خورید مى‏خورد؛ و از آنچه مى‏نوشید مى‏نوشد! (پس چگونه مى‏تواند پیامبر باشد؟!» گستردگى این شبهه در میان امّتهاى مختلف به حدّى بوده است که خداى متعال آن را چنین بازگفته است: «ما منع النّاس اَنْ یؤمنوا اذ جائهم الهدى الاّ ان قالوا أبعث اللَّه بشراً رسولاً» (اسراء /۹۴) «تنها چیزى که بعد از آمدن هدایت مانع شد مردم ایمان بیاورند، این بود که (از روى نادانى و بى‏خبرى) گفتند: «آیا خداوند بشرى را به عنوان رسول فرستاده است؟!» اگر الف و لام «الناس» را براى «استغراق» بدانیم، آیه بیانگر این معنا است که بسیارى از انسان‏ها در مواجهه با دعوت رسولان الهى، گرفتار این شبهه شده‏اند و چنانچه دامنه، استغراق را چنین گسترده ندانیم از سیاق آیات، دست‏کم این معنا قابل نتیجه‏گیرى است که بسیارى از مردم زمان پیامبر اسلام،صلى الله علیه وآله وسلم گرفتار این شبهه یا بهانه بوده‏اند! ۳ - سومین موضع در قبال «رسولان الهى از جنس بشر» این بوده است که رسماً منکران چنین رسالتى، انتظار خود را چنین اظهار کرده‏اند که خدا مى‏بایست فرشته‏اى از جانب خود به سوى ما مى‏فرستاد تا برتر از ما باشد و شایستگى فرماندهى بر ما را داشته باشد. «ولو شاء اللَّه لانزل ملائکه». (مؤمنون /۲۴)