تأویل قرآن
هیچ امرى نیست که دو نفردرآن اختلاف پیدا کننـد مگرآنکه اصل وضابطه اى درقرآن دارد ولیکـن عقـول مردم بـدان نمـى رسد.
در جاى دیگر امام فرمـود: معناى ایـن روایت که (( هیچ آیه اى از قـرآن نیست مگر آنکه ظهر و بطنـى دارد )) ایـن است که: ظهر قـرآن تنزیل آن و بطـن آن تـاءویلـش مـى باشـد که بخشـى از آن سپرى گشته و بخـش دیگر هنـوز نیامده و مانند خـورشید جریان دارد , آنچه ازتاءوی ل آمـده همان گـونه که شامل مـردگان مـى گـردد , را نیز شامل مـى شـود و خـداونـد مى فرماید:(( تاء ویل آن را جز راسخان درعلـم نمـى داننـد)) وما از تاءویل آن آگاهیم. (25)
آن امام (علیه السلام)همچنین مى فرماید: مـن به کتاب خداوند آگاهم وگوئى درکف دستم قرار دارد, درآن خبرآسمان وزمیـن و خبرهاى آینده و کنـونى مـوجـود است.